هیبنت نخستین دندانپزشک دربار
ناصرالدینشاه در سال 1295 (1878 میلادی) راهی فرنگستان شد و در آنجا دندانپزشکی را به استخدام خود درآورد و به تهران آورد. این دندانپزشک که تنها در خدمت شاه و نزدیکانش بود، چندان دوام نیاورد و از ایران رفت.
ناصرالدین شاه بیدرنگ دستور استخدام دندانپزشک دیگری را داد. پزشکی سوئدی به نام برتراند باتیست انسگاریوس هیبنت را به ایران آوردند.
محبوبیت هیبنت نزد شاه
او دندانپزشک و دندانساز بود و تنها وظیفهاش در تهران رسیدگی به دندانهای شاه و درباریان خیلی نزدیک به شاه بود. با هیبنت قرار بستند و به او این اجازه را دادند که ابزار دندانپزشکی را به هزینهی دولت ایران خریداری کند و با خود به تهران بیاورد. این ابزارها پلاتین و دندان مصنوعی و روکشهای طلای سفید بود.
هیبنت 35 سال در ایران ماند و آن اندازه پیر شد که به کشورش بازگشت. از قضا ناصرالدین شاه به او دلبستگی بسیار داشت و طلا، جواهرات و زیورآلات سلطنتی به او هدیه داد. هیبنت نیز همهی آنها را به موزهی شهر زادگاهش، شهر گوتنبرگ در سوئد، سپرد.
مسننالسلطنه
ناصرالدین شاه گاه سر به سر هیبنت میگذاشت و او را «فکالممالک» صدا میکرد و قاه قاه میخندید! هر چند هیبنت نمیدانست فکالممالک یعنی چه و شاه به چه چیز میخندد، از همه بامزهتر لقبی بود که به هیبنت داده بودند و او را «مسننالسلطنه» مینامیدند (معنای مسنن، دندانساز است).
مهارتهای دندانپزشکی پولو
با رفتن هیبنت دندانپزشک دیگری به استخدام دربار ناصرالدین شاه درآمد. او پولو نام داشت و فرانسوی بود. دندان کِرم خورده را درمان میکرد، دندانی که جفتی روی هم افتاده باشد، جدا میکرد و اگر دندان کج باشد، درست میکرد، اینها هنر موسیو پولو بود. با آمدن هیبنت و پولو به ایران و تدریس آنها در دارالفنون، شماری از دانشآموزان دارالفنون با دانش دندانپزشکی نوین آشنا شدند.
از دیگر دندانپزشکان ایرانی
یکی دیگر از دندانپزشکانی که به ایران آمد، فالکوش میچارسکی نام داشت و اهل لهستان بود. دکتر بعدی اتکین اشتومپ بود که سالها در ایران ماند. او زادهی کشور اتریش، اما تبعهی سوییس بود. اشتومپ را صدراعظم ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه، به ایران آورد